نشانه‌های مــؤمــن (49)
8 بازدید
موضوع: اخلاق و عرفان

نشانه‌های مــؤمــن (49)

« وَ لَامُتَكَلِّفٌ‏»؛ در رفتار و گفتار خود هیچ‌گونه تصنعی ندارد و از خودنمایی پرهیز می‌کند.
از دیگر نشانه‌های انسان مؤمن، بی‌تکلَف بودن در زندگی فردی و اجتماعی است. شخص مؤمن نه اهل تصنع است و نه اسیر ریا و تظاهر؛ در سیمای مؤمن، سادگی و صداقت موج می‌زند. او خود را در گفتار و رفتار، گرفتار تظاهر و تخلّف نمی‌کند. «تکلّف» آنگاه رخ می‌دهد که انسان بخواهد خود را چیزی نشان دهد که نیست؛ با ژست‌های دروغین، واژه‌های ساختگی، یا رفتاری تصنعی؛ اما مؤمن، آن‌گونه که هست، خود را می‌نماید؛ نه کمتر، نه بیشتر.
پیامبر اکرم (ص) در دعای خود از خداوند چنین درخواست می‌کرد: «اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي‏ بِتَرْكِ مَعَاصِيكَ أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي‏ وَ ارْحَمْنِي مِنْ تَكَلُّفِ مَا لَا يَعْنِينِي‏»؛ بار خدايا با ترك هر نافرمانی‌ات به من رحم كن تا مرا زنده داری و به من رحم كن از رنج كشيدن براى آنچه به كارم نيايد. (كافي، ج‏2، ص 577).
مؤمن برای چیزهای بیهوده خود را به رنج و عذاب نمی‌اندازد؛ ریشه‌ تکلّف، در خودبزرگ‌بینی، ترس از قضاوت دیگران، یا دل‌بستگی به دنیا است؛ اما مؤمن، از این قیود آزاد است و نیازی به تظاهر ندارد.
بی‌تکلفی در کلام پیشوایان دین
در روایات پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) بی‌تکلفی موردتمجید قرارگرفته و تکلّف و تصنعی رفتار کردن به‌شدت نکوهش شده است.
رسول اکرم (ص) فرموده است: «أَنَا وَ أَتْقِيَاءُ أُمَّتِي‏ بُرَآءُ مِنَ التَّكَلُّفِ»؛ من و انسان‌های باتقوای امّتم از تکلّف بیزاریم. (الوافي، ج‏4، ص 158).
امام صادق (ع) از پيامبر خدا (ص) نقل کرده است که حضرت فرمود: «نحنُ مَعاشِرَ الأنبياءِ و الاُمَناءِ و الأتقياءِ بُراءٌ مِن التَّكلُّفِ»؛ ما گروه پيامبران و امانت‌داران و پرهيزگاران، از تكلّف به دوريم. (مصباح الشريعة، ترجمه مصطفوى، ص 149).
امام باقر (ع) می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ بَرَأَ مُحَمَّداً (ص) مِنْ‏ ثَلَاثٍ‏ أَنْ يَتَقَوَّلَ عَلَى اللَّهِ أَوْ يَنْطِقَ عَنْ هَوَاهُ أَوْ يَتَكَلَّفَ‏»؛ خداوند محمّد (ص) را از سه چيز مبرّا كرد: این‌که بر خدا سخن دروغ ببافد، يا از روى هواى نفْس خود سخن بگويد، يا تكلّف ورزد. (المحاسن، ج‏1، ص 271). اینکه تکلَف را در ردیف دروغ بستن به خداوند و از روی هوا و هوس سخن گفتن قرار داده است معلوم می‌شود که تکلف و به‌زحمت انداختن خود یا دیگران عمل ناپسند است.
امام علی (ع) با عبارات متفاوت، تکلَف، بیهوده‌گویی، بیهوده‌کاری و به‌زحمت انداخت را مورد نکوهش قرار داده و از آن بر حذر داشته است: «شَرٌّ أصدِقائكَ مَن تَتَكَلَّفُ لَهُ»؛ بدترين دوستانت، كسى است كه به خاطر او به‌زحمت و تكلّف افتى. (عيون الحكم و المواعظ، ص 293)؛ و نیز کلام آن حضرت است: «التَّكلُّفُ مِن أخلاقِ المُنافِقينَ»؛ تكلّف (تصنّع و ظاهرسازی)، از اخلاق منافقان است. (تصنيف غررالحکم، ص 478). همچنین، فرموده است: «أَكْبَرُ الْكُلْفَةِ تَعَنِّيكَ فِيمَا لَا يَعْنِيكَ»؛ بزرگ‌ترین تكلّف، آن است كه به چيزهاى بيهوده بپردازى. (عيون الحكم و المواعظ، ص 117).
امام صادق (ع) فرموده است: «المُتَكلِّفُ مُخطِئٌ و إن أصابَ و المُتَطوِّعُ مُصيبٌ و إن أخطَأ»؛ متكلّف [كسى كه خود را به‌زور نه از روى رغبت به كارى وا‌دارد]، خطاكار است، هرچند [درواقع] كارش درست باشد و داوطلب عملش درست است، اگرچه [درواقع] خطا كرده باشد. (مصباح الشريعة، ص 140).
امام کاظم (ع) درباره پیامد ناگوار تکلَف فرموده است: «
مَن تَكَلَّفَ ما ليسَ مِن عِلمِهِ ضَيَّعَ عَمَلَهُ و خابَ أمَلُهُ»؛ كسى كه خودش را در آنچه در حيطه علم او نيست به تكلّف اندازد، كارش را تباه كرده و آرزويش به‌جایی نرسد. ) بحار الأنوار، ج‏1، ص 218  ) .
نشانه‌های متكلّف
پیامبر اکرم (ص) برای اشخاص متکلَف نشانه‌هایی را بیان کرده است: «أمّا علامةُ المُتَكلِّفِ فأربَعةٌ: الجِدالُ فيما لا يَعنيهِ و يُنازِعُ مَن فَوقَهُ و يَتعاطَى ما لا يُنالُ و يَجعَلُ هَمَّهُ لِما لا يُنجيهِ»؛ اما نشانه متكلّف [عالِم نماى مدّعىِ علم]، چهار چيز است: در موضوعاتى كه به او مربوط نمی‌شود، بحث و مجادله می‌کند. با بالادست خود می‌ستیزد. بدان چه نتواند رسيد، دست می‌یازد و همّت خود را مصروف چيزى می‌کند، كه نجاتش نمی‌دهد.
نتیجه‌:
بی‌تکلّفی، نشانه‌ی رشد درونی و بلوغ ایمانی انسان است؛ مؤمن به مرحله‌ای از اعتماد و آرامش رسیده که نیازی به نمایش ندارد و شأن خود را در طبیعی زیستن می‌بیند، نه در ساختن چهره‌ای دلخواه برای دیگران. چنین انسانی، از فشارهای روانی ناشی از مقایسه و رقابت‌های سطحی رهاست وزندگی را باصداقت، سبک‌بالی و توجه به آنچه واقعاً ارزش دارد، پی می‌گیرد
.
روایات متعدد نشان می‌دهد که تکلّف نه‌فقط یک رفتار ناپسند فردی، بلکه آفتی فرهنگی است که ریشه در ضعف شخصیت، جاه‌طلبی بی مبنا و غفلت از حقیقت دارد. وقتی این روحیه در جامعه‌ای رایج شود، روابط انسانی از صداقت تهی می‌شود و ظاهرسازی جای حقیقت‌جویی را می‌گیرد.
ازاین‌رو، بی‌تکلّفی مؤمن، صرفاً ساده‌زیستی یا بی‌آلایشی رفتاری نیست، بلکه نوعی موضع‌گیری در برابر فرهنگ ریا، تجمل و خودفریبی است؛ موضعی که بر پایه‌ی معرفت به خویشتن، احساس حضور در محضر خدا و بی‌نیازی از تأیید دیگران شکل‌گرفته است. مؤمنِ بی‌تکلّف، هم درون خود را آرام نگه می‌دارد و هم اطرافیانش را از سنگینی تظاهر و تعارف‌های بی‌ثمر آسوده می‌سازد.
ادامه دارد