نیمنگاهی به یادداشت (امکان انجام عمل صالح در عوالم بعد از مرگ)
مقدمه
اینجانب عادت دارم عناوینی که جلبتوجه کند را اجمالاً مرور نمایم. هنگامی ثبت یادداشت «نشانههای مؤمن» در صفحهٔ محققان، چشمم به مقالهٔ جناب حجتالاسلاموالمسلمین حسین عشاقی افتاد، عنوان جدیدی بود، مطالعه کردم، بعد از مطالعه، لازم دیدم چند جملهٔ در ارتباط به یادداشت معظم له قلمی نمایم.
قابلذکر میدانم اینکه بنده توفیق آشنایی با جناب ایشان را از نزدیک ندارم، آنچه مینویسم، نوشته آن بزرگوار است.
نکتهٔ دیگری که به عرض برسانم اینکه در عصر حاضر، تحقیق و پژوهش و نوآوری نهتنها خوب، بلکه یک ضرورت است، به شرطی که در آن، حکمت و مصلحت لحاظ شده باشد و مشکلی از مشکلات فکری و اعتقادی مردم و جامعه را حل سازد نه اینکه خداینخواسته جوانان امروز، هم از زاغ بمانند و هم از رزاق!
جناب ایشان، جمله معروف امام علی (ع) که در فراز آخر خطبه 42 نهجالبلاغه آمده است را موردنقد قرار داده و به تعبیر ایشان با آیات قرآن کریم نقض کرده است. «اِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل».
1. قبل از بررسی نقد ایشان، سوال از عنوان انتخابی است (امکان انجام عمل صالح در عوالم بعد از مرگ)
مامعتقدیم که بعد از مرگ، دوعالم «برزخ و قیامت» است، اینکه جمع (عوالم بعد از مرگ) بهصورت جمع آورده، آیا بعد مرگ، عالم سوم و چهارمی هم وجود دارد؟
2. سخن امام علی (ع) را که ایشان با آیات قرآن کریم نقض کرده است، در منابع روایی تنها این روایت نیست بلکه دهها روایت از معصومان (ع) درزمینهٔ وجود دارد. از باب نمونه، روایت جناب سلمان که در آخرین لحظات عمر پیامبر اکرم (ص) از آن حضرت نقل کرده است، در آخرین فراز کلام رسول خدا (ص) آمده است: «جَعَلَ الدُّنْيَا دَارَ الْأَعْمَالِ وَ جَعَلَ الْآخِرَةَ دَارَ الْقَرَارِ «لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى». (نجم، آیه 31)»؛ خداوند دنيا را سراى اعمال قرار داده است و آخرت را دار القرار تا آنان كه بد كردند كيفر كار خود بينند و آنان كه نيكى كردند پاداش خوب بيابند. (کمالالدین و تمام النعمة، ج1، ص 264).
3. اما اولین آیهای که جناب ایشان، سخن امام علی (ع) را با آن موردنقد قرار داده است:
«آیه (8 تحریم)، «...يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير»؛ طبق مفاد این آیه، مؤمنان در آخرت با خداوند مناجات کرده و از او تقاضای آمرزش گناه و افزایش نور میکنند، «يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا» و نیز خداوند را با جمله «إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير» تسبیح و ستایش میکنند؛ و مناجات و استغفار و تسبیح خداوند در آخرت، اعمال صالحی هستند در آنجا که نه تنها رد نمیشوند بلکه از تعبیر «لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ» فهمیده میشود که عمل صالح آنان از جانب خداوند، با بیاعتنائی مواجه نمیگردد تا آنان گرفتار خزی و خواری شوند؛ و نیز از تعبیر «مَعَهُ» فهمیده میشود که این کارهای آنان با نظارت پیامبر و همنوا با آن حضرت انجام میشوند؛ و همه این امور نشان میدهند که انجام اعمال صالحه در آخرت نه تنها ناممکن یا نامقبول نیست بلکه بر خلاف تفسیر یاد شده، محبوب خداوند و رسول او میباشند».
یک: این آیه حال مومنان را در روز قیامت بیان کرده است.
دو: در آیه درخواست مومنان از خداوند است؛ تسبیح و ستایش دیده نمیشود.
سه: اینکه دنیا دار الاعمال، اعمال در هر دو بعد آن یعنی: «رفتار» و «گفتار» برای یک مسلمان مشخص است که بعد رفتاری چهکارهای را خدا از وی خواسته و در بعد گفتاری به چه چیز امرونهی است.
چهار: عمدهترین استدلال ایشان به این آیه این قسمت است «يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا» این قسمت را مرحوم علامه طباطبایی اینگونه بیان نموده است:
«از سياق برمیآید مغفرتى كه مؤمنين درخواست مىكنند سبب تماميت نور و يا حداقل ملازم با تماميت نور باشد، درنتیجه آيه شريفه مىرساند كه مؤمنين در آن روز نور خدا را ناقص مىبينند و چون نور آن روز ايمان و عمل صالح امروز است، معلوم مىشود نقصى در درجات ايمان و عمل خود مىبينند و يا مىبينند كه آثار گناهان در نامه اعمالشان جاى عبوديت را گرفته و در آن نقاط عمل صالحى نوشتهنشده و آمرزش گناهان كه درخواست دوم ايشان است، تنها باعث آن مىشود كه گناهى در نامه نماند، ولى جاى خالى آن گناهان را چيزى پر نمىكند، لذا درخواست مىكنند، خدا نورشان را تمام كند، يعنى آن نقاط خالى را هم پر كند». (ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص 565).
4. آیات زیادی در قرآن کریم بر این مطلب تصریح دارد که دنیا محل عمل و آخرت محل حساب و جزا و پاداش است.
«حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ؛ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»؛ (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مىدهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مىگويد: پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم! (ولى به او مىگويند): چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مىگويد (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند! (مؤمنون: 99- 100).
بقیه آیاتی که ایشان به آنها استدلال کرده است بهشدت قابل نقد و بررسی است.
امیدوارم جناب ایشان،جسارت حقیر را عفو نماید. والسلام