«أَ تَبْکونَ وَ تَنْتَحِبُونَ إِی وَ اللَّهِ فَابْکوا کثِیراً وَ اضْحَکوا قَلِیلًا فَلَقَدْ ذَهَبْتُمْ بِعَارِهَا وَ شَنَارِهَا وَ لَنْ تَرْحَضُوهَا بِغَسْلٍ بَعْدَهَا أَبَداً وَ أَنَّی تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلِیلِ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ سَیدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَلَاذِ خِیرَتِکمْ وَ مَفْزَعِ نَازِلَتِکمْ وَ مَنَارِ حُجَّتِکمْ وَ مَدَرَةِ سُنَّتِکمْ»؛ آیا گریه می کنید؟ و فریاد گریه سر می دهید؟ آری به خدا سوگند باید زیاد بگریید و کمتر بخندید، که دامن خود را به عار و ننگ آلوده نموده اید که هرگز نمی توانید آن را بشویید؟ خون فرزند خاتِم نبوت، کانون رسالت، سرور جوانان اهل بهشت و پناه نیکان شما و گریزگاه پیش آمدهای ناگوار شما و جایگاه رفیع حجّت شما و بزرگ و رهبر قوانین شمارا ریخته اید.
در این فراز، زینب (س) گریه و ناله مردم کوفه را موردتوجه قرار داده برای بار دوم به آن می پردازد. کوفیان، زن و مرد با صدای بلند گریه کرده، به شدت ناله و فریاد می کرده اند؛ النَّحْبُ و النَّحِیبُ: رَفْعُ الصَّوتِ بالبکاءِ؛ با صدای بلند گریه کردن. (لسان العرب، ج 1: 750).
چرا زینب (س) روی گریه و ناله کوفیان، توجه نموده وحساسیت نشان داده است؟
با توجه به اینکه در این فراز سخنرانی، از قرآن کریم اقتباس شده و سخن حضرت زینب (س) برگرفته از این آیه است «فَلْیضْحَکوا قَلیلاً وَ لْیبْکوا کثیراً جَزاءً بِما کانُوا یکسِبُونَ». (توبه:82) درآیات قبل و این آیه، سخن پیرامون معرفی منافقان است تا مسلمانان به روشنی این گروه را بشناسند و تحت تأثیر نقشه های شوم آنان قرار نگیرند. عده ای در «تبوک» از شرکت در جهاد تخلف کردند؛ نه تنها در جهاد شرکت نکردند، بلکه با وسوسه های شیطانی کوشش داشتند، دیگران را نیز دلسرد یا منصرف سازند! آن ها به گمان اینکه پیروزی به دست آورده اند و با تخلف از جهاد و دلسرد کردن بعضی از مجاهدان به هدف رسیده اند، قهقهه سر می دهند. قرآن به آن ها اخطار می کند که باید کم بخندند و بسیار بگریند. گریه برای آینده تاریک، گریه برای مجازات دردناکی که در انتظار آن ها است، گریه به خاطر اینکه همه پل های بازگشت را پشت سرخود ویران ساخته اند و بالاخره گریه برای اینکه این همه استعداد و سرمایه عمر را ازدست داده و رسوایی و تیره روزی و بدبختی را برای خود خریده اند؛ و در آخر آیه می فرماید: این جزای اعمالی است که آن ها انجام می دادند. (تفسیر نمونه، ج 8: 65) در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِکتُمْ قَلِیلًا وَ لَبَکیتُمْ کثِیراً»؛ اگر آنچه را من (از کیفرهای هولناک قیامت) می دانم شما هم می دانستید، کم می خندیدید و بسیار گریه می کردید. (إرشاد القلوب إلی الصواب، ج 1: 34(
در حقیقت زینب (س) رفتار و عملکرد مردم کوفه در بارهٔ امام حسین (ع) را با رفتار منافقان صدر اسلام نسبت به پیامبر اکرم (ص) همانندسازی می کند.
ممکن حساسیت زینب (س) به این دلیل بوده است که کوفیان، بعد از عهدشکنی و همراه شدن با یزدیان در واقعه عاشورا، گریه سودی برای آنان نخواهد داشت و جبران مافات نخواهد کرد. مؤید آن، جمله دوم حضرت زینب (س) «فَابْکوا کثِیراً وَ اضْحَکوا قَلِیلًا» و سخنان بعدی در سرزنش و نکوهش آنان است.
احتمال دارد، با عنایت به اینکه زینب (س) شاهد صحنه بوده و گریه های مردم کوفه مشاهده می کرده است، همان گونه در ابتدای سخنرانی فرمود: «یا أَهْلَ الْکوفَةِ یا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ أَ تَبْکونَ» گریه و ناله کوفیان، از روی فریب و نیرنگ و ظاهراً اشک تمساح می ریخته اند.
با توجه به رفتار و عملکرد مردم کوفه و شریک جرم بودن آنان، از اینکه زینب (س) با قاطعیت سوگند یاد می کند: «إِی وَ اللَّهِ فَابْکوا» نشان از این دارد که آن حضرت یقین داشته که جرم کوفیان نابخشودنی است و با گریه جبران نخواهد شد.
عمل ننگین کوفیان
حضرت زینب (س) در بخشی از سخنرانی خود، خطاب به مردم کوفه از ننگ و عار ابدی که آنان متوجه خود ساخته، سخن گفته است. واژگان «عار» و «شَنار» هر دو به معنای ننگ و عیب است، کلهٔ «شنار» معنی شدیدتر و بیشتر را می رساند. الشَّنار: أَقبح العیب و العار. (لسان العرب، ج 4: 430). در ادامه علت و دلیل آن ننگ و عاری که قابل شستشو نبوده و از دامان آنان پاک نخواهد شد را با استفهام انکاری بیان می نماید؛ آیا ننگِ کشتن فرزند خاتم نبوت، کانون رسالت، سرور جونان اهل بهشت و... هرگز پاک نشده و از بین نخواهد رفت!
ادامه دارد